(سیبه) ماهنامه فرهنگی ، اجتماعی/خانوادگی
دستگيري دو جوان كيف قاپ با شش فقره سرقت
دستگيري دو جوان كيف قاپ با شش فقره سرقت
گروه استان ها-اصفهان_ فرمانده انتظامي شهرستان "كاشان" از دستگيري دو كيف قاپ حرفه اي و كشف شش فقره سرقت خبر داد.
سرهنگ كارآگاه "مهدي پورغلامحسين" در گفت و گو با خبرنگار پايگاه خبري پليس گفت : بدنبال وقوع چندين فقره سرقت به شيوه كيف قاپي توسط دو نفر جوان با يك دستگاه موتورسيكلت، موضوع بطور ويژه در دستور كار كارآگاهان پليس آگاهي اين شهرستان قرار گرفت.
وي افزود: طي اقدامات خاص و تخصصي دو نفر سارق كيف قاپ شناسايي و طي يك عمليات غافلگيرانه در مخفيگاه اشان دستگير شدند.
سرهنگ پورغلامحسين گفت: متهمان پس از مواجهه با قرائن و دلايل پليس، صراحتا به شش فقره سرقت با شيوه كيف قاپي اعتراف و در اين خصوص پرونده تشكيل كه جهت سير مراحل قانوني تحويل مراجع قضائي شدند.
فرمانده انتظامي شهرستان كاشان در خاتمه به شهروندان توصيه كرد: از نگهداري و همراه داشتن وسايل گران قيمت اجتناب كرده و در هنگام تردد در خيابان از قسمت منتهي عليه سمت راست پياده رو حركت كنند و هرگونه موارد مشكوك را با پليس 110 در ميان بگذارند.
برو کشکت رو بساب!!!
میگویند روزی مرد کشک سابی نزد شیخ بهائی رفت و از بیکاری و درماندگی شکوه نمود و از او خواست تا اسم اعظم را به او بیاموزد، چون شنیده بود کسی که اسم اعظم را بداند درمانده نشود و به تمام آرزوهایش برسد.
شیخ مدتی او را سرمی گرداند و بعد به او میگوید: اسم اعظم از اسرار خلقت است و نباید دست نااهل بیافتد و ریاضت لازم دارد و برای این کار به او دستور پختن (فرنی) را یاد میدهد و میگوید آن را پخته و بفروشد، به صورتی که نه شاگرد بیاورد و نه دستور پخت را به کسی یاد دهد. مرد کشک ساب میرود و پاتیل و پیاله ای میخرد، شروع به پختن و فروختن فرنی میکند و چون کار و بارش رواج میگیرد طمع کرده و شاگردی میگیرد و کار پختن را به او میسپارد. بعد از مدتی شاگرد میرود بالا دست مرد کشک ساب دکانی باز میکند و مشغول فرنی فروشی میشود، به طوری که کار مرد کشک ساب کساد میشود.
کشک ساب دوباره نزد شیخ بهائی میرود و با ناله و زاری طلب اسم اعظم میکند. شیخ چون از چند و چون کارش خبردار شده بود به او میگوید: «تو راز یک فرنیپزی را نتوانستی حفظ کنی، حالا میخواهی راز اسم اعظم را حفظ کنی؟ برو همون کشکت را بساب.»
من نمیدانم اصل این موضوع درست است یا نه! اما هر چه هست با حال و روز بعضی از مردم و مسئولین ما در حال حاضر خوب هم خوانی دارد! یعنی انگار چفت و بست هم شده است! ...
بقیه در ماهنامه سیبه چاپ دهم خرداد 95
mahnamesibe@
توقيف يك ميليارد ريال كالسكه در "شاهين شهر"
توقيف يك ميليارد ريال كالسكه در "شاهين شهر"
فرمانده انتظامي شهرستان "شاهين شهر" از کشف يک محموله كالسكه خارجي قاچاق به ارزش يک ميليارد ريال خبر داد.
سرهنگ "رجبعلي مختاري" در گفت و گو با خبرنگار پايگاه خبري پليس گفت: ماموران دايره مبارزه با قاچاق کالاي پليس آگاهي شهرستان "شاهين شهر" حين اجراي طرح سراسري مبارزه با قاچاق كالا و ارز در محور مواصلاتي "اصفهان-کاشان" به يك دستگاه كاميونت فوتون مشکوک شدند و آن را متوقف كردند.
وي افزود: پس از هماهنگي با مقام قضائي، اين خودرو بازرسي شد كه 104 کارتن حاوي کالسکه نوزاد خارجي فاقد هر گونه مدارک معتبر گمرکي كشف شد.
سرهنگ مختاري، ارزش اين محموله را يك ميليارد ريال اعلام كرد و بيان داشت: در اين زمينه يك نفر دستگير كه جهت سير مراحل قانوني به مراجع قضائي تحويل داده شد.
فرمانده انتظامي شهرستان شاهين شهر، خاطر نشان كرد: قاچاق كالا، ضربات جبران ناپذيري به اقتصاد كشور و توليدات داخلي مي زند كه نيروي انتظامي با تمام توان با قاچاقچيان كالا برخورد مي كند و اجازه فعاليت به آنها نخواهد داد.
كودكان انزوا طلب
كودكان انزوا طلب
گروه استان ها_اصفهان_ کودکان انزوا طلب، كودكاني هستند كه بر حسب احتياجات دروني خود رفتار مي كنند و نسبت به مسائلي كه غير از خواب و خيال و رؤياهاي شخصي آنها باشد، بي اعتنا هستند.
چنين كودكاني معمولاً در خود فرو مي روند ، در ايجاد سازگاري با واقعيت هاي دنياي خارج بيشتر متمايل به انزوا طلبي هستند ، در رؤياهاي خود راه مبالغه را طي مي كنند .
البته اين بي اعتنايي را نبايد خيلي هم عميق تصور كنيم ، زيرا در اكثر موارد اين قبيل كودكان هيجان پذيري شديدي نشان مي دهند و علت اينكه گوشه گيري مي كنند ترس از برخورد با واقعيات است .
سبب شناسي:
گرچه كودكان منزوي از لحاظ عاطفي و بيان حالات هيجاني مواجه با مشكلاتي مي باشند ولي اين حالت نا متعادل عاطفي را مي توان نتيجه ارتباط با ديگران دانست ، به عبارت ديگر كودك گوشه گير از لحاظ عاطفي و بيان حالات هيجاني مواجه با مشكلاتي مي باشند ولي اين حالت نامتعادل عاطفي را مي توان به نتيجه ارتباط با ديگران دانست ، به عبارت ديگر كودك گوشه گير از لحاظ هيجاني و عاطفي احساس كم و بيش مشابه با كودكان عادي را دارد .
منتهي چون نمي تواند با محيط اجتماعي خود ارتباط لازم را برقرار سازد بيان حالت هيجاني و دركي را كه دارد برايش مشكل مي شود .
به همين علت در رفتارهاي عاطفي كودك بي اعتدالي به چشم مي خورد و علت اينكه اين قبيل كودكان خشمگين مي شوند آن است كه اطرافيان اصرار دارند كه آنها را از حالت انزوايي كه دارند ، بيرون آورند .
نشانه هاي انزوا طلبي:
از لحاظ خصوصيات عاطفي و هيجاني ، معمولاً اين قبيل كودكان حالت قهر آشتي ناپذيري دارند ، گاهي اوقات اين حالت قهر تا حدي عميق مي شود كه به هيچ وجه حاضر به قبول ديگران و يا حتي يكي شدن با گروهها نيستند .
در اين مواقع است كه خشم هاي سريع و شديدي به وجود مي آيد كه گرچه زود گذر هستند ولي همراه با زدن و مضروب ساختن ديگران و يا شكستن و ريختن اشياء و مسائلي است كه در محيط آنها مي باشد .
درجه و شدت ناسازگاري كودكان با هم متفاوت است ، اين قبيل افراد معمولاً در فعاليتهاي جمعي مواجه با شكست مي شوند ولي در كارهاي انفرادي يا حتي دروس مشكل پيشرفتهاي قابل توجهي دارند و در مورد انتخاب شغل بيشتر مشاغلي را كه جنبه ي كار فردي دارد مانند منجمي يا كتابداري ترجيح مي دهند .
درمان:
توجه به اين واقعيت كه عده اي از كودكان گوشه گير به بزرگسالان ناشاد و بي لياقت از نظر اجتماعي تبديل خواهند شد به تنهايي دليل كافي براي توجه به اين مشكل است .
در درمان اين قبيل كودكان برخي از دست اندركاران تلاش هايشان را بر پيشينه و پيامدهاي روابط متقابل ضعيف با دوستان و همسالان تقويت شود ، مؤثر خواهد بود .
مدل سازي:
تعدادي نيز نمايش فيلمهاي تهيه شده از مدل ها به كودك منزوي را مؤثر مي دانند ، در اين روشها گرچه تلاش از طرف بزرگسالان اعمال مي شود ولي براي انتخاب مدل از كمك همسالان كودك بهره گيري مي شود .
يك معلم دلسوز و آگاه بايد سعي كند كودكان منزوي را هر چه بيشتر به فعاليت هاي اجتماعي در مدرسه بكشاند و براي اين كار بايد در آنها ايجاد رغبت و انگيزش نمايد و وسايلي را در نظر بگيرد كه آنها را نسبت به واقعيت و درك آن متمايل سازد .
براي اين كار بايد به هر وسيله ي ممكن از انزوا و گوشه گيري آنها جلوگيري كند و اين عمل را بايد در دادن يك مسئوليت ساده با توجه به توانايي هاي كودك يا يك تجربه ي موفقيت آميز در يك فعاليت گروهي آغاز بسيار خوبي است و كودك نياز دارد احساس كند كه عضو با ارزش يك يا چند گروه است .
موفقيت در يك عمل مخصوصاً در حضور جمع در كودك اعتماد به نفس ايجاد مي كند و در نگرشهاي كودكان ديگر نسبت به او تغييراتي حاصل خواهد شد .
در مراحل عميق تر از درمان دارويي استفاده مي كنند ، درمان با انسولين مؤثر است و تعدادي نيز از شوك الكتريكي استفاده كرده اند.
تهيه شده توسط سروان مجيد اكبري كارشناس اجتماعي فرماندهي انتظامي شهرستان اردستان
یادداشت سردبیر ماهنامه سیبه چاپ دهم خرداد 95
نمیدانم دوستان عزیز در جریان بودند یا نه ؟
در آخرین انتخات ریاست جمهوری ایران از 4 روز قبل از انتخابات شبکه عریض و طویل بی بی سی و دو روز بعدترش شبکه صدای آمریکا و به موازات طفیلی های آنها شبکه منوتو و رادیو فردا در پوششی گسترده به تهیه خبر، گزارش، گفتگو، تفسیرهای گوناگون با صاحب نظران ایرانی فروخته شده به دلار و پوند انگلیسی پرداختند! این در حالی بود که شبکه های داخلی خودمان انگار به مهمانی خانه خاله می رفتند. نه از بحث خبری بود! نه از گزارش مبسوطی! نه اینطرف نه آنطرف! ماشالله صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران آنقدر خوش قدم بود که به هر کجا پا میگذاشت صاف روی گردن یکی از همین دوستان پر شر و شور بود که حاضر بود عزرائیل را ببیند اما (دَم پر) دوربین یا میکروفن این رسانه قرار نگیرد. نمیدانم از عملکرد آن بود یا از جنبه طرف داریش از شخصی خاص! اما هرچه بود! خواص و بسیاری از عوام گوش سپرده بودند تا ببینند از این چند شبکه معاند که به اندازه انگشتان دست هم نبودند و نیستند، چه خط نشانی به جامعه داده میشود تا به دنبال آن نا آگاهانه بدونند.
وقتی بچه بودیم دوستان زرنگ بر روی دیوار با ذغال خطی می کشیدند و می گفتند: دنبال خط را بگیر و بیا! و در آخر خط تنها دست انداختن برای فرد مانده بود و بس!! از اتفاق من و دوستم قربانی یکی از همین خط بازی ها بودیم! دوستان که وعده کرده بودند که کتک سیری به دوست من بزنند و از نقطه ضعف و کنجکاوی او خبر داشتند، به همین شیوه ما را به جای خلوتی کشیدند و تا میخوردیم زدند. این در حالی بود که بعد از آن ما هر چه خواستیم از همین روش بر علیه آنها استفاده کنیم! نشد که نشد! بگذریم!!
حتمأ دوستان بخاطر دارند که شبکه بی بی سی درست 72 ساعت قبل از شروع انتخابات کشور ما، به مثل ارتش کشوری که آماده باش داده شده باشند، برای جنگی تمام عیار! نه شب خواب داشتند نه روز آرامش! شاید اینقدر که برای ریاست جمهوری ما وقت و هزینه و زمان و پول پخش کردند، برای انتخاب نخست وزیر خودشان این چنین هزینه نمی کردند. چرا؟
حالا اگر اسرائیلی ها حرفی میزنند یا حرکتی می کنند میگوئیم! خوب اینها اکثرشان ایرانی هستند و هنوز هم پدر و مادرشان! اقوام و آشنایانشان ساکن این مرز و بودند و در همین آستروخاتون شهر خودمان اصفهان، بسیاری از آنها به خواب ابدی فرو رفته اند. اما انگلیسی ها چه غرابتی با ما دارند که اینطور سرنوشت انتخابات ایران از نان شب هم برای آنها واجب تراست ؟ ....
بقیه در ماهنامه سیبه چاپ دهم خرداد 95
mahnamesibe@
توقيف سواري پژو 405 با 34 ميليون ريال خلافي
توقيف سواري پژو 405 با 34 ميليون ريال خلافي
گروه استان ها_اصفهان_ يك دستگاه سواري پژو 405 كه بيش از 34 ميليون ريال جريمه پرداخت نشده و 63 فقره تخلف حادثه ساز در پرونده آن ثبت شده بود توقيف و به پاركينگ منتقل شد.
سرهنگ"غلامرضا شهرياري" رئيس مركز اطلاع رساني پليس استان اصفهان در گفت و گو با خبرنگار پايگاه خبري پليس گفت:مأموران پليس راه "اصفهان-شيراز" حين كنترل خودروهاي عبوري يك دستگاه سواري پژو 405 را جهت بررسي مدارك راننده متوقف كردند.
وي ادامه داد:در استعلام از سوابق اين خودرو مشخص شد داراي 34 ميليون ريال جريمه پرداخت نشده و 63 فقره تخلف حادثه ساز مي باشد كه بلافاصله به پاركينگ منتقل شد .
سرهنگ شهرياري بيان داشت : بيشترين تخلفات صورت گرفته توسط اين خودرو سبقت و سرعت غير مجاز مي باشد .
رئيس مركز اطلاع رساني پليس اصفهان در پايان اظهار داشت : برابر تبصره ماده 8 قانون رسيدگي به تخلفات رانندگي در صورتي كه مبلغ جريمه خودرويي به 10 ميليون ريال برسد پليس راهنمايي و رانندگي مراتب را به مالك خودرو اعلام و چنانچه ظرف مدت يك ماه از تاريخ ابلاغ ، مالك خودرو نسبت به پرداخت جريمه اقدام نكند، خودرو توقيف و از تردد آن جلوگيري خواهد شد.
توقيف سواري پژو 405 با 34 ميليون ريال خلافي
توقيف سواري پژو 405 با 34 ميليون ريال خلافي
گروه استان ها_اصفهان_ يك دستگاه سواري پژو 405 كه بيش از 34 ميليون ريال جريمه پرداخت نشده و 63 فقره تخلف حادثه ساز در پرونده آن ثبت شده بود توقيف و به پاركينگ منتقل شد.
سرهنگ"غلامرضا شهرياري" رئيس مركز اطلاع رساني پليس استان اصفهان در گفت و گو با خبرنگار پايگاه خبري پليس گفت:مأموران پليس راه "اصفهان-شيراز" حين كنترل خودروهاي عبوري يك دستگاه سواري پژو 405 را جهت بررسي مدارك راننده متوقف كردند.
وي ادامه داد:در استعلام از سوابق اين خودرو مشخص شد داراي 34 ميليون ريال جريمه پرداخت نشده و 63 فقره تخلف حادثه ساز مي باشد كه بلافاصله به پاركينگ منتقل شد .
سرهنگ شهرياري بيان داشت : بيشترين تخلفات صورت گرفته توسط اين خودرو سبقت و سرعت غير مجاز مي باشد .
رئيس مركز اطلاع رساني پليس اصفهان در پايان اظهار داشت : برابر تبصره ماده 8 قانون رسيدگي به تخلفات رانندگي در صورتي كه مبلغ جريمه خودرويي به 10 ميليون ريال برسد پليس راهنمايي و رانندگي مراتب را به مالك خودرو اعلام و چنانچه ظرف مدت يك ماه از تاريخ ابلاغ ، مالك خودرو نسبت به پرداخت جريمه اقدام نكند، خودرو توقيف و از تردد آن جلوگيري خواهد شد.
جهيزيه اي براي عروس!
جهيزيه اي براي عروس!
گروه استان ها_اصفهان - پدر ومادر بي فكرم هيچ تلاشي براي تهيه ي جهيزيه ي من نمي كردند ومن چون ديدم عروسيم نزديك است بخاطر آبروداريم بالاجبار به مغازه ي لوازم خانگي رفتم و....
خانم جواني كه به دليل كشيدن چك بلا محل توسط ماموران كلانتري جلب شده و به كلانتري منتقل شده بود در حالي كه بسيار گريان بود و آرامشي نداشت و مدام پدر و مادرش را نفرين مي كرد در واحد مشاوره كلانتري در خصوص ماجراي زندگيش گفت: :دو ماه است كه ازدواج كرده ام وبه اصطلاح تازه عروس هستم وخير سرم بايد بهترين دوران زندگيم را از سر بگذرانم.
مغازه لوازم آرايشي وبهداشتي كوچكي با هزار بدبختي خودم دست وپا كردم وبراي امرار معاش حلال در آنجا مشغول به كار هستم.زمان عروسيم نزديك ونزديك تر ميشد وپدر ومادر بي فكرم هيچ تلاشي براي تهيه ي جهيزيه ي من نمي كردند.
من چون ديدم عروسيم نزديك است وبخاطر آبروداريم بايد مقداري جهيزيه با خود داشته باشم،بالاجبار به مغازه ي لوازم خانگي رفتم وتمام جهيزيه ام را به قيمت13ميليون خريدم وچون پولي به همراه نداشتم از خودم چك دادم وفروشنده هم اول قبول كرد كه مدتي به من فرصت دهد حتي دوروز مانده بود به عروسيم فروشنده آمده بود وسايلش را جمع كند كه با هزار خواهش والتماسي كه من كردم صرف نظر كرد.چون پاي آبرويم در ميان بود وهمه خصوصا خانواده همسرم جهيزيه ام را ديده بودند مجبور بودم آنقدر التماس كنم تا آبرويم نرود.
بعد از اصرار من توافق كرديم ماهيانه مبلغ يك ميليون تومان به وي بدهم تا حسابم تصفيه شود،ولي حالا متوجه شدم بدون اطلاع وخبر به من،فروشنده شاكي شده وحتي وكيل گرفته وبدون احضاريه حكم جلب مرا گرفته است.حالا شمابفرمايد چكار كنم؟پولي ندارم كه به او بدهم.همه اش تقصير والدينم است ودر اين مدت نگفتند كه من هم فرزندشان هستم.هيچ تكيه گاهي ندارم.از زمان عروسي وحتي بعدش يك سري به من نزدند يك سراغي نگرفتند كه دلم مقداري خوش شود.حمايت مالي كه نكردند هيچ،حتي حمايت عاطفي هم نكردند.نگفتند كه چطور قرار است اين مبالغ را پاس كنم. به خدا جاي من كلانتري ودادگاه نيست.من يك مغازه دار آبرو دار هستم.ميخواستم با كار كردن چك فروشنده را پاس كنم ولي نشد...
همسر عروس جوان كه از موضوع باخبر شده و سراسيمه وارد كلانتري شده بود با گريه به همسرش گفت ، من فقط تو را ميخواستم بدون جهيزيه،.چرا اينكار را با من وخودت كردي؟حالا خوب شد خانواده هايمان با خبر شدند؟من يك زندگي ساده ميخواستم،خودت را ميخواستم بعد با همديگر وبا تلاش وكار كردن همه چيز را براي زندگي مهيا مي كرديم...
تحليل روانشناس:
به دليل آداب ورسوم غلط وتشريفات بيش از حد، افراد به هر وسيله اي متوسل مي شوند تا به خاطر حرف وحديث مردم انتظارات ديگران را بر آورده كرده وخود رابه ورطه نابودي بكشانند .همانطور كه مورد مذكور به دليل سهل انگاري وبي توجهي والدين بدون توجه به عواقب آن وبه خاطر فشار روحي ناشي از روبرو شدن با خانواده شوهر چك بلا محل كشيده كه علاوه بر سوئ سابقه زندگي خانوادگي اش نيز به خطر افتاده است.بنابراين توصيه مي شود از تجمل گرايي دوري و فرهنگ ساده زيستي رادر جامعه جا بيندازيم تا شاهد همچنين حوادث تلخي نباشيم.
مركز مشاوره آرامش فرماندهي انتظامي استان اصفهان
گذری کوتاه بر زندگی مرد حنجره طلائی استاد اکبر گلپایگانی
تجلی تکامل آفرینش زمانی خودش را به رخ بندگانش می کشد که او را با عجائب خلقت آشنا می سازد! این اعجاب تنها در لحظه بنگ بنگ بزرگ که به یکباره به پیدایش زمین برمیگردد اکتفا نمی کند! بلکه ظهور معجزاتیست که بشر در طول پیدایشش بر روی کره زمین بسیاری از آن را تجربه کرده است!
یکی از این بزرگ عجائب راز خلقت تولید صداست که می تواند در پیدایش کلام نقش بی بدیل و بزرگی داشته باشد! همچنین در فکر انسان و یا در تفسیر بحر و بر! آفریدگار از بین همین اوج خلقت مخلوق! افرادی را انتخاب می کند تا اوج عظمت آفرینش را برای همگان مشهود سازد. به اندکی از آنان هنر پیام آوری می بخشد. به تنی چند هنر تحقق راه هدایت! عده ای را حامل معجزه قرار می دهد و عده ای را عامل آن! هر چه هست تنها در بزرگی اوست که تجلی پیدا می کند!
هیچگاه از خود پرسیده اید که دستگاه موبایل یا ماهواره ای را که بوجود آورده اید تا بتوانید در کمترین زمان صدا و رنگ و تصویر را به سراسر دنیا مخابره نمائید، اجزاء اولیه اش از کجا آمده؟ چه کسی قبل از پیدایش انسان بر روی کره خاکی می دانست که او یک روز به چنین تکنولوژی دست پیدا می کند که اجزاء اولیه آن را در دل زمین گذاشت تا به دست مخلوقش کشف شود.
دانشمندان برای اینکه ضریب هوشی میمون ها را محک بزنند، خوراکی یا وسیله ای را که او دوست دارد با آن بازی و وقت گذرانی کنند، در نقاط مختلف محدوده زندگی او پنهان می کنند و او به راحتی پس از مدتی آن را به چنگ میاورد. پروردگار نیز در دل این عظمت خارق العاده که حتی ذرات اتم آن نیز بر بزرگی و جاودانگی او حکایت دارد یعنی خاک! ودایعی گذاشته که با تکامل هوش بشر در راه جاودانگی هر بار بیشتر به کشف و تبدیل آن می پردازد.
پدرم از پدرش تعریف می کرد که وقتی رادیو به شهر اصفهان آمده بود، برای خیلی ها غیر قابل باور بود که این جعبه چوبی بتواند صدا و موسیقی پخش کند. آنها حکایت های ساختگی عجیبی درباره این تولد نامأنوس برای اطرافیان خود تعریف می کردند! عده ای می گفتند: خر دجال راه افتاده! عده ای می گفتند: دوره آخر زمان شده است! عده ای می گفتند: کسی در آن پنهان شده است که همه این کارها را یک تنه انجام میدهد! تا اینکه بالاخره قبول کردند که این تکنولوژی است! یعنی فکر مخلوق به همراه مواد اولیه خالق! نبوغ را از دل طبیعت به دامان بشر ناتوان انداخته است تا براستی بتواند اشرف مخلوقات جهان شود....
بقیه در ماهنامه سیبه چاپ دهم خرداد 95
mahnamesibe@
از مجموعه خاطرات بعد از ظهر جمعه
اجل زندگی من راستگوئی من بود. در اداره ای کار می کردم که گرفتن داد مردم جزو لاینفک اسمش بود، اما کدام داد؟ که هر چه بود بیداد بود. کار ما با سرنوشت مردم سر و کار داشت. اداره ما ساخته شده بود تا ترازوی عدالت در آنجا برای همیشه کفه هایش موازی باشد. اما وای به ترازوئی که کفه هایش فقط در دست فرشته و تنها به دیوار اداره معنا پیدا می کرد. انگار این اداره دادخواهی ساخته شده بود که تنها داد کسانی را که میتوانستند بگویند اعلیحضرت!! قدر قدرت! ولی نعمت!! را بگیرد و با آن هائی که از زور بی کسی با شعله دل، خدا خدا می کرد، کاری نداشت. ضمن آنکه با آن هائی هم که مظلومانه زور می گفتند و با قیافه ای حق به جانب حق صغیر و کبیر را می چاپیدند و هر دروغی را راست جلوه می دادند و هر راستی را دروغ کاری نداشت. بر عکس، وای به حال کسانیکه می خواستند از راه راست، به راستی دست پیدا کنند! دستشان را در ملاء عام و در سطح شهر قطع می کرد تا آئینه عبرت بقیه شود و خدای نکرده زبان به اعتراض نگشایند و به دروغ نگویند که ما از عدالتی که با مالیات ما تهیدستان اداره می شود بی بهره ایم. بالاخره یکروز هم نوبت من شد. تهیدستی برای گرفتن دادش به نزد من آمد. هر چه پرونده اش را زیر و رو کردم، حق با او بود، اما رئیسمان به زور می خواست که من حق را به طرف مقابل بدهم. نشد، نتوانستم دروغ بگویم. بهمین خاطر یکروز بخاطر توهین به مقام منیع سلطنت و حفظ مصالح عالیه نظام و تشویش اذهان عمومی اخراجم کردند.
از آن به بعد به هر کجا که رفتم فایده نکرد. همه از من می خواستند که دروغ بگویم. همه از من می خواستند که کتمان واقعیت کنم. یکروز هم دروغ گفتم! اما دیگر دروغم بدردشان نخورد و بالاخره اخراجم کردند!
به محض اخراج تازه فهمیدم چه خاکی بسرم کرده ام! ویلان و سرگردان بدون درآمد و خجالت زده زن و فرزند! بالاخره دوستی که از زندگی خراب من با خبر بود، به من گفت: گاری دارم که بی صاحب است، بیا و تو صاحبش شو. من هم شدم آدم روزهای اول، چقدر راحت شده بودم، حالا هر چه دلم می خواست راستش را می گفتم، از هیچکس هم نمیترسیدم! اما چیزی نگذشت که فهمیدم راست گفتن دردی از من دوا نمی کند، یعنی مردم اصلأ یاد گرفتند که به آن ها دروغ گفته شود. آدمها، آدم راستگو را دوست ندارند. می دیدم هر روز به خاطر راستگوئی من، نیمی از بارم بر زمین می ماند و کسی آن را نمیخرد و همین روزهاست که از اینکار هم رانده شوم! به همین خاطر بهتر است، قبل از اینکه ناگریزأ مجبور شوم دروغ بگویم، بدلخواه اینکار را انجام بدهم. از روزیکه اینکار را کردم تا آخر تره بار و میوه ام را میفروشم و قول خرید فردا را هم از مردم میگیرم ....
بقیه در ماهنامه سیبه چاپ دهم خرداد 95
mahnamesibe@
بازگشت از مرز بدنامی
پدرم بنگاه اتومبیل داشت و مرا هم در کارهایش شرکت می داد. اما آنچه مرا بیشتر از هر چیزی عذاب می داد، این بود که پدرم اسکوند پول می گرفت! تمامی بورسی ها و صاحبان نمایشگاه اتومبیل به شکلی مشتری بی چون و چرای پدر من بودند. هر چه می خواستند از پدر من می گرفتند و پدر من هم چون خودش را منصف می دانست به 35 درصد بهره پولش قانع بود که همین هم در ماه سر به فلک می گذاشت. اما از یک طرف هم از سر پشیزی از طلبش نمی گذشت! این در حالی بود که در خانه نیز به دقت خرج و هزینه خانه را رصد می کرد و وای به حال وقتی که مادرم بی دلیل ریالی را خرج کرده باشد، هیاهوئی به راه میانداخت که تا ده خانه آنورتر متوجه میشدند که در خانه ما یک هسته آلوچه اضافه مصرف شده است. البته با اینحال هرکس وارد خانه ما میشد حسرت میخورد از اشیاء گرانقیمتی که خانه ما را تزئین داده بود. در واقع پدرم وسایل گران را میخرید تا بتواند گرانتر بفرشد. در واقع پدر من از محیط حال و آشپزخانه ما به عنوان فروشگاه لوازم خانگی و عتیقه جات استفاده می کرد. به محض اینکه امروز این یخچال را میخرید و دو ماه استفاده میکرد، مشتری پیدا میکرد و به قیمت گرانتر به او میفروخت و میرفت باز هم بهترش را میخرید. حالا چرا میتوانست بهترش را بخرد؟ به فلان بازاری پول می داد! بدهکار در موعد مقرر نمی توانست بدهیش را بپردازد. پدرم هم وقت را غنیمت میشمرد و بجای اصل و فرع طلبش وسائل مغازه طرف را محترمانه غارت می کرد. به همین خاطر منزل ما شده بود نمایشگاه وسائلی که پدرم می آورد و نگه میداشت تا مشتریش را پیدا کند...
بقیه در ماهنامه سیبه چاپ دهم خرداد 95
mahnamesibe@
نقص فني وانت زامياد مرگ راننده اش را رقم زد
نقص فني وانت زامياد مرگ راننده اش را رقم زد
گروه استان ها_ اصفهان_ رئيس مركز اطلاع رساني پليس استان از واژگوني يك دستگاه وانت زامياد در آزاد راه "امير كبير" و جان باختن راننده آن خبر داد.
سرهنگ "غلامرضا شهرياري" در گفت وگو با پايگاه خبري پليس گفت: ماموران پليس راه "كاشان-اصفهان" ساعت هشت صبح روز گذشته از واژگوني يك دستگاه وانت زامياد در آزاد راه "اميركبير" باخبر شدند كه بلافاصله به محل اعزام شدند.
وي ادامه داد: متاسفانه در اثر اين حادثه راننده خودرو جان خود را از دست داده بود.
سرهنگ شهرياري بيان داشت: كارشناسان پليس راه علت وقوع اين حادثه را نقص فني از قسمت لاستيك جلوي خودرو اعلام كرده اند.
رئيس مركز اطلاع رساني پليس اصفهان در پايان از رانندگان خواست :به مراكز معاينه فني مراجعه كنيد تا از سلامت خودروي خود مطمئن شويد و با سرعت مطمئنه و رعايت قوانين رانندگي كنيد.
نقش مالباخته گان در وقوع سرقت ها
نقش مالباخته گان در وقوع سرقت ها
گروه استان ها_اصفهان_فرمانده انتظامي شهرستان در خصوص تحليل وقوع انواع سرقت هاي صورت گرفته در شهرستان اصفهان گفت :نقش مالباخته گان در وقوع سرقت ها بي بديل نيست.
سرهنگ"حسن ياردوستي" در گفت و گو باخبرنگار پايگاه خبري پليس عنوان داشت :در اصفهان سرقت هايي به وقوع مي پيوندد كه اغلب مالباخته گان با بي احتياطي و سهل انگاري زمينه وقوع آن را براي سارقان فراهم مي كنند.
رئيس پليس مركز استان با عنوان اينكه گاهي رعايت نكاتي ساده براي فراري دادن سارقان مؤثر واقع مي شود افزود : براساس تجربيات پليسي موجود، حتي حرفه اي ترين سارقان خودرو هم به دنبال سرقت هاي كم دردسر هستند،از اين رو پيشگيري اصلي ترين گام براي مبارزه با وقوع سرقت به شمار مي آيد.
فرمانده انتظامي شهرستان اصفهان بيان داشت :نتايج بررسي هاي انجام شده بر روي پرونده هاي سرقت خودرو حاكي از آن است كه مالباختگان هم نقشي در وقوع اين نوع سرقت ها دارند، زيرا با ناديده گرفتن توصيه ها و هشدارهاي پليسي براي حفظ ايمني و پيشگيري از سرقت، فرصت را تقديم سارقان فرصت طلب مي كنند.
وي با اشاره به سرقت داخل خودرو و قطعات آن اذعان داشت:ميتوان گفت جريان اين نوع سرقت ها به خريد اموال مسروقه لوازم داخلي خودرو مرتبط ميباشد، خريد اموال مسروقه ضامن ادامه فعاليت مجرمانه سارقان است.
رئيس پليس مركز استان اضافه كرد : آنچه انگيزه روزانه ارتكاب چندين فقره سرقت را براي سارقان فراهم كرده است مسأله دسترسي راحت به لوازم خودرو از قبيل لاستيك، ضبط و پخش، سيستم هاي صوتي تا فروش حتي روكش صندلي هاي خودرو بوده است.
ياردوستي با اشاره به اينكه خريداران، چشمانشان را بر حقيقت مي ببندند تصريح كرد:در اين ميان اگر به بازار مالخرها نگاهي صادقانه بيندازيم، به خوبي در مي يابيم گرمي بازار آنان از وجود خريداران لوازم دست دومي است كه خبر ندارند مال دزدي مي خرند: اگرچه در برخي مواقع نيز وجود و ارائه تجهيزات لوكس و گران قيمت خودروها در اين بازار با قيمتهاي باورنكردني و اندك موجب مي شود.
رئيس پليس مركز استان با اشاره به اينكه سارقان مترصد فرصتي مناسب در قبال يك بي احتياطي و سهل انگاري كوچك از طرف شما هستند،خاطر نشان كرد :با وجود اين تلاش پليس در راستاي برخورد با مالخران براي شناسايي افراد مرتبط با سرقت خودروها، كنترل و دستگيري خريداران و فروشندگان اموال مسروقه تشديد شده كه اين امر منجر به افزايش ميزان كشف اموال مسروقه شده است.
فرمانده انتظامي شهرستان اصفهان در پايان از طرفي رعايت نكات ايمني و هوشياري كامل در نگهداري وسائل نقليه از سوي شهروندان را ضروري دانست و بر توجه به هشدار هاي پليسي در اين زمينه تاكيد كرد.
از باب مطائبه ماهنامه سیبه چاپ دهم خرداد 95
میگویند روزی فخر عالم و آدم، ناصرالدین شاه قاجار، که قریب 50 سال خورد و خوابید و مدح و تعریف شنید، روزی هوس خوردن بادمجان کرد! دستور داد آشپزباشی ها غذائی را که می خواست فراهم آوردند و پس از طبخ آن شروع به تناول فرمود.
در این بین هر چه بیشتر خوششان می آمد، بیشتر هم بَه بَه میفرمودند. بیشتر از اینکه "قدر قدرتا" از تناول لذت ببرند، بادمجان دور قاب چین ایشان که اصلأ تا همین جا هم از همین وسیله برای صعود تا پیش پادشاه استفاده کرده بود، لذت می برد! شوخی نیست یدالله، سیف اله، شاه شاهان داشتند بادمجان تناول می فرمودند! چه لذتی از این بالاتر که ایشان شرف حضور پیدا کرده بودند تا شاهد همین رویداد بزرگ تاریخی باشند. لذا باید فرصت را غنیمت شمرد و لحظه ای درنگ نکرد، باید شروع به تعریف و تمجید از این معجزه فوق بشری یعنی بادمجان نموده و از خاصیت های ریز و درشت آن بیانات مبسوطی به عرض ملوکانه رساند!
چیزی نگذشت که چون اعلیحضرت، قدر قدرت، بر اثر زیادی بَه بَه و چَه چَه نوکر آداب دان (بخوانید درسش را روان) از خوردن خود غافل شده بودند و برای ثانیه ای این اصل مهم را به فراموشی سپردند که، کاه از خودشان نیست اما باید مواظب کاهدان باشند! لذا بر اثر پرخوری این میوه سرد! به ثقل سرد دچار شده و لیوان های چائی مملو از نبات و نعنا و بابونه هم مثمر ثمر واقع نشد و شاه شاهان عین کالسکه در دست انداز به تلو تلو خوران افتادند. راستی ببینید خداوند تبارک و تعالی انسان را چگونه طراحی کرده که اگر به عرش هم برسد، باز هم مطیع یک شکم درد ساده است! حالا دستشوئی که خیر سر پدرش! نهایتأ فریاد وای دلمان، دلمان! و فریادهای قربان دلتان به آسمان بلند شد!
در این وسط، همان شخص نوکرمأب معجز بادمجان، بیشتر از همه به این طعام ملوکانه بد و بیراه می گفت و از ضررهای آن فریاد میزد.
پادشاه که این گردش 180 درجه را در نوکر خود دیده بود، فریاد برآورد که: مرتیکه اصلأ تشویق های تو باعث شد که اینطور ما خر خوری کنیم! نه به آن تعریف ها! نه به این مزمت ها!
نوکر که خود را در معرض خشم پادشاه می دید! با ترس گفت: قربانت گردم، بنده نوکر شمام نه نوکر بادمجان! و از همین جا بود که اولین جرقه ها زده شد و آخرین راویان تحقیق کانال پادشاهی قجری کشف کردند که اصلأ مثل معروف نوکر بادمجان چه جمله خوبیست نه چه لقب پر طمطراقی است و از این به بعد همه دست بوسان و مجیز گویان، به راحتی می توانند از آن استفاده کنند که نه اینکه باعث حقارت نیست که بازگشای درب های بسته است و رسیدن به ترقیات عالیه! و نشستن بر کرسی صدارت به طوریکه در فیلم کمال الملک ساخته مرحوم علی حاتمی، وقتی اتابک از روی همین فن بادمجان دور قاب چینی استفاده می کند و فریادی بی شباهت به شیهه اسب میکشد! پادشاه از روی حسرت می نالد که قاطرچی را که صدراعظم کنی، وضع دربار از این بهتر نمی شود!
اما چه فایده که حسرت پادشاه دیگر دردی را دوا نمیکرد. زیرا خودش و نسل های قبل از خودش، با دست خودشان این خاک را بر سر خودشان ریخته بودند و نجات از آن امکان نداشت!
جالب است که این در فرهنگ دینی ما نیست! زیرا بهترین الگوی به جا مانده تعزیه است یعنی شبیه خوانی و شما در هیچ قسمت آن نمی بینی که کسی دست کسی را ببوسد!
با این همه این فرصت دست بوسی و مجیز گوئی و شعر خوانی در مدح این و آن در تمامی طول تاریخ ما قبل و ما بعد رواج داشته و لازم بوده که حتی یک الاغ به جای بعضی از این پادشاهان بی کفایت ما به قدرت می رسیدند! فاعلین این شغل شریف وظیفه خود را به نحو احسن در مورد او انجام میدادند! و با اینکه همه استفاده کنندگان از آن می دانستند این روش در مقابل آزادگان نکوهیده و ناصواب و ناسازگار است اما سازگارش میکردند، رنگ صواب به آن می دادند و آن را علامت افتخاری برای خود می دانستند که باید به سینه بزنند! ...
بقیه در ماهنامه سیبه چاپ دهم خرداد 95
mahnamesibe@
مراسم عروسي كه به عزا تبديل شد
مراسم عروسي كه به عزا تبديل شد
گروه استان ها _ اصفهان _ فرمانده انتظامي شهرستان "كاشان" ازآتش گرفتن يك سواري پژو 206 به علت بي مبالاتي و پرتاپ ترقه در يك كاروان عروسي خبر داد.
سرهنگ " مهدي پور غلامحسين " در گفت و گو با خبرنگار پايگاه خبري پليس گفت : پس از اعلام مركز فوريت هاي 110 مبني بر آتش گرفتن يك سواري 206 در كاروان عروسي ماموران انتظامي شهرستان كاشان بلافاصله به محل اعزام شدند .
وي ادامه داد: متاسفانه در اثر اين حادثه كه به علت پرتاپ ترقه خودرو دچار آتش سوزي شده بود همسر و دختر هشت ساله راننده به شدت دچار سوختگي شدند كه به بيمارستان منتقل شدند.
سرهنگ پورغلامحسين در پايان به مردم توصيه كرد: هميشه نكات ايمني را رعايت كنيد و به فرزندان خود نيز آموزش دهيد تا شاهد وقوع حوادث ناگوار نباشيم .
دستگيري عامل ايجاد كننده سايت فيشينگ
دستگيري عامل ايجاد كننده سايت فيشينگ
گروه استان ها_اصفهان_ فردي كه با طراحي سايتي جعلي به اطلاعات حساب بانكي كاربران دسترسي و حساب آنها را خالي مي كرد توسط ماموران پليس فتاي اصفهان شناسايي و دستگير شد .
سرهنگ "غلامرضا شهرياري"رئيس مركز اطلاع رساني پليس اصفهان در گفت و گو با خبرنگار پايگاه خبري پليس گفت :در پي رصد و پايش فضاي مجازي توسط كارشناسان پليس فتا و شناسايي سايتي جعلي در زمينه فروش كارت شارژ موضوع در دستور ماموران پليس فتا قرار گرفت.
وي ادامه داد : با انجام اقدامات تخصصي در فضاي سايبر نهايتاً متهم كه ساكن يكي از استان هاي كشور بود شناسايي و دستگير شد .
سرهنگ شهرياري افزود: متهم در مواجه با مدارك و مستندات پليس به بزه انتسابي اقرار و انگيزه خود را كسب مال عنوان داشت .
اين مقام انتظامي بيان داشت :در بررسي هاي نهايي محرز گرديد متهم توانسته به اطلاعات حساب بيش از 80 كاربر اينترنتي كه قصد خريد كارت شارژ داشته اند دسترسي و از حساب آنها سرقت كند.
شهرياري در توضيح سايت هاي فيشينگ بيان داشت:سايت هاي فيشينگ سايت هايي هستند كه افراد كلاهبردار طراحي كرده و در آن اقدام به تبليغ و فروش اجناس مختلف مي نمايند،در اينگونه سايت ها صفحه درگاه بانكي دقيقاً شبيه صفحه اصلي درگاه مي باشد و هنگامي كه كاربر اطلاعات حساب بانكي خود را در آن وارد مي كند اين اطلاعات كه شامل شماره كارت،رمز عبور و رمز CVV2 مي باشد براي مجرم ارسال مي گردد.
رئيس مركز اطلاع رساني پليس اصفهان در پايان با بيان اينكه متهم با تشكيل پرونده جهت سير مراحل قانوني تحويل مراجع قضائي شد به شهروندان توصيه كرد: هنگام خريد اينترنتي بسيار هوشيار بوده كه در دام سايتهاي فيشينگ نباشيد و تنها راه تشخيص سايت فيشينگ از اصلي اين است كه درگاه بانك در سايت اصلي از پرتكل SSL كه پروتكلي امن مي باشد جهت ارسال اطلاعات است استفاده مي نمايند كه در ابتداي نوار آدرس عبارت HTTPS مي باشد در صورتي كه صفحه جعلي درگاه بانك همان HTTP مي باشد.
پاورقی
یادآوری ماه منیر و نگاه های نافذ او، خلسه ای بود که هر بار بجانم می نشست و از نسیم آن لذتی وصف ناشدنی به جانم میریخت. کم کم داشتم از آمدن به دنبال رابط دوم پشیمان میشدم که صدای چفت درب چوبی که بر روی پاشنه خشگیده اش چرخید مرا به خود آورد. معلوم شد رابط دوم پس از رفتن چفت بالای درب را از بیرون انداخته است. نفر سومی هم به دنبال رابط دوم وارد اطاق شد. محاسن بلند و کت و شلواری بزرگتر از قدش به تن داشت. آنچه در اولین لحظه ورود فکر مرا به خود مشغول نمود. موهای وزوزی و تسبیح بلند دستش بود و ذکری که نامفهوم زیر لب زمزمه میکرد، با دیدن او بی اختیار سلام کردم و لبخندی بر لبم نشست. با دیدن من او هم لبخند رضایتی بر لبانش نقش بست که بیشتر از اینکه باعث رضایت من شود باعث کراهت من شد. ناخود آگاه در دلم از اینکه این طور بی احتیاطی کرده بودم، به ایل و تبار خودم بد و بیراهی فرستادم. مرد ریشی مو وزوزی کت و شلوار بلند، با آن تسبیح بی شباهت به تسبیح های رایج و بلندتر و درشت تر، که بیشتر نمونه آن را در نزد کلاه مخملی ها و افراد حاضر در قهوه خانه ها دیده بودم با نگاهی مهربانانه که رذالت از انتهای آن میبارید مرا به نشستن دعوت می کرد. بی اختیار به احترام او برخاسته و پس از نشستن او در مقابلش به زمین نشستم. رابط دوم ما هم دورتر نشست. مرد ریشی مو وزوزی، در حین نشستن در حالیکه سعی میکرد ظاهر به خود گرفته اش را تا میتواند طبیعی جلوه دهد، گفت: ...
بقیه در ماهنامه سیبه چاپ دهم خرداد 95
mahnamesibe@
همكاري كه حساب همكارش را خالي كرد
همكاري كه حساب همكارش را خالي كرد
_اصفهان_ فردي كه از طريق فضاي مجازي اقدام به سرقت از حساب بانكي يكي از شهروندان كرده بود توسط ماموران پليس فتاي اصفهان شناسايي و دستگير شد.
سرهنگ "غلامرضاشهرياري" رئيس مركز اطلاع رساني پليس اصفهان در گفت و گو با اين پايگاه خبري گفت : در پي شكايت يكي از شهروندان مبني بر اينكه فرد يا افراد ناشناسي از حساب وي بصورت اينترنتي سرقت كرده بود بررسي موضوع در دستور كار ماموران پليس فتا قرار گرفت.
وي ادامه داد : با بررسي هاي فني و تخصصي در فضاي مجازي نهايتاً متهم كه از همكاران شاكي بود شناسايي و دستگير شد.
سرهنگ شهرياري بيان داشت : متهم در بازجوئي هاي بعمل آمده به بزه انتسابي اعتراف و انگيزه خود را كسب مال عنوان كرد.
رئيس مركز اطلاع رساني پليس اصفهان ضمن اشاره به تحويل متهم به مراجع قضائي به مردم توصيه كرد:
- از دراختيار قرار دادن كارت و اطلاعات بانكي به ديگران به جد خودداري كنيد.
- براي فعال نمودن رمز اينترنتي از افراد قابل اعتماد كمك بگيريد.
- حسابهاي بانكي خود را به طور مرتب چك كنيد.
- سيستم پيامك حساب بانكي خود را فعال كنيد تا از تراكنش هاي حساب خود باخبر باشيد.
كشف يک ميليارد و 200 ميليون ريال كالاي قاچاق در اصفهان
كشف يک ميليارد و 200 ميليون ريال كالاي قاچاق در اصفهان
گروه استان ها_اصفهان_ رئيس پليس آگاهي استان از كشف تعداد 840 هزار عدد مواد محترقه و دو كارتن لوازم آشپزخانه خارجي قاچاق به ارزش يك ميليارد و 200 ميليون ريال خبر داد.
سرهنگ "ستار خسروي" در گفت و گو با خبرنگار پايگاه خبري پليس گفت: در راستاي اجراي تدابير ابلاغي قرارگاه تشديد مبارزه با قاچاق کالا و ارز در استان اصفهان و در پي كسب خبري مبني بر ورود يك محموله كالاي قاچاق به شهر اصفهان بررسي موضوع در دستور كار كارآگاهان اداره مبارزه با قاچاق كالا قرار گرفت.
وي افزود: كارآگاهان پليس آگاهي پس از انجام تحقيقات و كسب اطمينان از صحت موضوع با هماهنگي مقام قضائي به محل اعزام شدند.
سرهنگ خسروي، بيان داشت: در بازرسي از محل، 30 کارتن با 840 هزار عدد انواع مواد محترقه و دو کارتن لوازم آشپز خانه خارجي شامل ترازو و چاقو كشف شد.
اين مقام انتظامي، ارزش اموال مكشوفه را يك ميليارد و 200 ميليون ريال عنوان كرد و اظهار داشت: در اين رابطه يك نفر دستگير كه پس از تشكيل پرونده به مراجع قضائي تحويل داده شد.
رئيس آگاهي اصفهان در پايان، خاطر نشان كرد: قاچاق کالا يکي از پديده هايي که به شدت اقتصاد کشور را در معرض خطر قرار مي دهد و در نتيجه آن مشکلات زيادي مثل نابودي توليدات داخلي، بيکاري، لوکس پرستي و همچنين در معرض خطر قرار گرفتن سلامت عمومي را به همراه دارد.
گروه استان ها_اصفهان_ رئيس پليس آگاهي استان از كشف تعداد 840 هزار عدد مواد محترقه و دو كارتن لوازم آشپزخانه خارجي قاچاق به ارزش يك ميليارد و 200 ميليون ريال خبر داد.
سرهنگ "ستار خسروي" در گفت و گو با خبرنگار پايگاه خبري پليس گفت: در راستاي اجراي تدابير ابلاغي قرارگاه تشديد مبارزه با قاچاق کالا و ارز در استان اصفهان و در پي كسب خبري مبني بر ورود يك محموله كالاي قاچاق به شهر اصفهان بررسي موضوع در دستور كار كارآگاهان اداره مبارزه با قاچاق كالا قرار گرفت.
وي افزود: كارآگاهان پليس آگاهي پس از انجام تحقيقات و كسب اطمينان از صحت موضوع با هماهنگي مقام قضائي به محل اعزام شدند.
سرهنگ خسروي، بيان داشت: در بازرسي از محل، 30 کارتن با 840 هزار عدد انواع مواد محترقه و دو کارتن لوازم آشپز خانه خارجي شامل ترازو و چاقو كشف شد.
اين مقام انتظامي، ارزش اموال مكشوفه را يك ميليارد و 200 ميليون ريال عنوان كرد و اظهار داشت: در اين رابطه يك نفر دستگير كه پس از تشكيل پرونده به مراجع قضائي تحويل داده شد.
رئيس آگاهي اصفهان در پايان، خاطر نشان كرد: قاچاق کالا يکي از پديده هايي که به شدت اقتصاد کشور را در معرض خطر قرار مي دهد و در نتيجه آن مشکلات زيادي مثل نابودي توليدات داخلي، بيکاري، لوکس پرستي و همچنين در معرض خطر قرار گرفتن سلامت عمومي را به همراه دارد.
شما بگوئید چه کنم؟
هنوز دو سالی از ازدواجمان نگذشته بود که شوهرم را از کار بیکار کردند و خانه نشین شد. مجبور بودم یک تنه کار کنم، بچه داری کنم و خانه و زندگیم را بگردانم. این در حالی بود که باید هزینه بدهی های قبلی و سیگار روزمره شوهرم را هم تأمین میکردم. مادرم یک ریز می گفت طلاق بگیر و برادرم پایش را در یک کفش کرده بود که اگر طلاق بگیری، غصه هیچ چیزی را نخواهی خورد. من طبقه بالای منزلم را به تو میدهم که با بچه ات مثل خانم زندگی کنی! ضمن آنکه خانم خودت باشی! دستتم تو جیب خودت هست! مادر شوهر و پدر شوهرم که اصلأ پایشان را کنار کشیده و کاری به زندگی ما نداشتند. شاید هم فکر میکردند من لایق پسرشان نبودم و به زور او را صاحب شدم. این درحالی بود که پاشنه در خانه ما را برداشته بودند تا پدرم موافقت کرد. حالا که پسرشان از کار اخراج شده بود میگفتند به ما چه مربوط است! آنوقت که خوشتان بود و می زدید و می رقصیدید، یادتان به ما بود که حالا که به مشکل برخوردید ما باید جور توله سگ شما را بکشیم. چرا! چون من باید می رفتم سرکار و کسی نبود تا بچه دو ساله ام را نگهداری کند.
در واقع من و محسن در اداره آموزش و پرورش با هم آشنا شدیم. قبل از ازدواجم او در اداره کار میکرد و من در مدرسه ابتدائی درس می دادم. اولیاء یکی از بچه ها که از دست معلم همکار من ناراحت شده بود، به اداره رفته بود و به جای همکارم نام مرا داده بود. اداره مرا خواست و اولین کسی که با من به گفتگو نشست همین شوهر آینده ام بود. انگار همه این بازی ها دست به دست هم داده بود تا اولین و بزرگترین بدبختی زندگی مرا ورق بزند...
بقیه در ماهنامه سیبه چاپ دهم خرداد 95
mahnamesibe@